دستموبگیر.....
دیروز سرکوچه مون ،نزدیک تلفن عمومی یه پسر بچه دست باباش را گرفته بود....
خوب داشتم نگاهش میکردم که یه باره صدای ترمزیه ماشین جلب توجه کرد..
پسربچه هول کرد وناخودآگاه دست باباش راول کرد ....
تاپدروبچه اومدن بخودشون بجنبند......متاسفانه ماشین به پسربچه زد واون کشته شد!!!!!!!!!
باخودم فکرمیکردم وازخدا خواستم....
خدایا تاالان ،من دست تو راداشتم وهروقت کوچکترین اتفاقی میافتاد،دست توراول میکردم ومعلوم نبود ازکجاسردرمیاوردم....
اما ازالان تودست منا بگیر،تا هراتفاقی هم که بیافته ....
بدونم به هیچ عنوان دست منا ول نمیکنی ومحکم گرفتی!!!!!!!!
خیلی مخلصیم